به تجربه دریافتم :
۱- شدت و کیفیت گریه در هر انسانی نسبت مستقیم و «اگر و تنها اگر» با میزان سرکوب های میل-اراده و احساس شکست در زندگی اون انسان داره. گریه و به خصوص کیفیت و شدت اون نشان از میزان کمپلکس های درونی انسان هاست.
۲- میزان و شدت و کیفیت رنجی که انسان می بره ، درک می کنه و در طی یک اتفاق متحمل میشه نسبت مستقیم با خودآگاهی افراد و کیفیت و سطح درک زیبایی شناختی(سنسورها و شاخک های احساسی به اصطلاح) و شناختیش داره . درک و شناخت و آگاهی بیشتر مساوی دیدن و شناختن (و شاید ساختن!!) ابعاد تراژیک و رنجبار تری از یک حادثه ی مشترک به نسبت دیگرانه ولی نظر به نقش ها و کارکردهای متعدد خودآگاهی این حجم وسیعتر بار عاطفی در دستگاه تحلیلی و شناختی یک سوژه ی عملگرای پیشرونده می تونه به جای انفعال و ضربه پذیری به دانش و خودآگاهی بیشتر در جهت رشد،اصلاح و تغییر منشاء رنج بدل بشه!
**************
عکس : پاتوق پر خاطره و امن روزهای پاییز و زمستون من و نوید ! کافه ما - میدون بهار شیراز-زمستون 87