رودکی .. صبح .. خواب آلودگی ها .. "عارف ، پاشو مدرسه ت دیر میشه" .. غصه .. آشپزخونه ی سرد و کم نور .. نور زرد .. حلقه ی دور علاء الدین ..زوزه ی آشنای کتری ، آسمون تاریک و عبوس ! چه غصه هایی از کاپشن های سوخته و آب شده ! معجزه های معکوس علاء الدین خونه ی ما ! من امروز می تونم یکیشو بخرم ! نون روی چراغ .. درز چکمه ، لاستیک های بی اثر ! .. تغذیه .. نون و پنیر ، پیچیده لای برگه های باطل مشق های بی حساب ! بیسکویت نیمروز .. گرسنگی های نیمروز .. پیراشکی های خاطره .. رودکی .. رودکی .. مازیار .. دیوارهای حلبی .. سیم های خاردار ! روزهای بارونی .. چاله ی کنار دیوار ..رود .. چاله ی کنجکاوی های بی معنی .. اقلمو .. مرگ بر شاه .. گچ .. دزدی .. ترس .. حیاط خالی .. ترس دیر کردن .. چوب ناظم .. شلوارت بوی ماست ترش میده ! رقابت .. رشوه .. 8 سالگی .. تورج .. کشفش کردم .. کاش دوباره می دیدمت .. حس گنگ و ناشناخته ی کودکی .. تسلیم .. رنگ اون دیوارها .. بوی دستشویی .. سوراخ دیوار مدرسه .. فرار .. پنجره های رنگ شده .. حصار .. تیغ های فرار .. روزنه های آزادی و عصیان .. آقا معلم ما می خوایم بیرون رو ببینیم .. اگه هوا بازم بارونی بشه فوتبال رو .. من می خوام با این تیغ ، رنگ های این پنجره رو پاک کنم .. بتراشم .. روزنه می خوام .. آقا معلم .. داره بارون میاد .........
یک عصر بارونی و تیره .. امروز خاطره ست و دیروز غصه ! نفرت ! ساعت 5 عصر ! زنگ اخبار ! شرطی رهایی مون کرده ! کیف ها بغل .. طبق عادت با جیغ و داد تا خونه می دویم .. با مازیار .. از همه جلوتریم .. کفش مون گشاده .. هی در میاد .. فقط یکی از ما تند تر می دوئه .. هی بر می گردیم که داره میاد یا نه ! اسمش رو گذاشتیم خط کش ! آخه خیلی لاغره ! گام های تند و عجول و مشتاق ، نزدیک خونه کند و سنگین میشن .. اینو خوب یادم میاد .. اینو الان می فهمم .. همه ی شادی های بی دلیل از فرار و آزادی در چند قدمی خونه محو میشن .. در سردی و تلخی ِ شرطی خونه گم میشن .. دروازه ی قرمز زنگار زده با صدایی آشنا .. راهروی تاریک .. مشق های ننوشته .. التماس گواهی .. تنبیه معلم .. کاش می فهمید .. کاش می دانستند که با این همه نهی و تنبیه و خشونت و حصار چه کردند با ما !!
Anathema - Childhood Dream
(download: 1mg, stream: .5mg)
زیباتر و قوی تر و طبیعی تر از این موسیقی برای پرواز به گذشته و کودکی ندیدم .. شاهکار دیگری از آناتما که انگار راز جاودانه گی رو از پینک فلوید ربودند ! هرچند تا حدی فضاش با کودکی های من متفاوته .. هر چند اون تلخی و عبوسی و سردی و ناکامی خاطره ی گذرای بالا رو به همراه نداره ولی بی نهایت زیباست ...
سلام رفیق خوبی نبینم کسی رو دست پینک بلند بشه
شوخی کردم بابا چرا میزنی خداییش خودم هم با اهگهای اناتما خیلی حال میکنم
موفق باشی در پناه حق فعلا بای
راستی من با اجازه شما و با ذکر منبع این پست شما رو قاپ زدم
با اجازه میخواستم میشه تو پست بعدیم بزنمش
ای ول چه قدر مهربونی ذکر منبه یادم نمیره مطمعمن باش
فعلا بای
راستی یک چیز دیگخ خیلی دوست داشتم دوست نزدیکم بودی و با هم رابطه داشتیم این گار که از قبل باید این جور میشد
علایقت انگار که برای من هست
نمیدونم چی بگم راستی بهت یک لینک میدم برو اهنگش رو دانلود کن باشه الان بهت میدم
برو اخریین پست و اهنگش رو دانلود کن باشه خیلی قشنگه
http://darya27.persianblog.com/
اینه برو جون من پشیمون نمیشی
و باز هم میگم این شانس رو نداشتم که با ادمی مثل تو اشنا بشم فعلا
ببخشید مزاحم شدم باز اهنگت هم دی ال نمیشه همین دیگه فعلا
این هم یک لینک دانلود خیلی خدا برای دوست خوبم
همین اهنگ اناتما هست اینی که گذاشتی کار نمیکنه اینی که من بهت میدم خیی خوب و خفن هست ایناهاش
http://no-words.com/2004/08/childhood-dream.html
همینه فعلا
سیاوش عزیز
برای آشنایی نسبتا؛ خوب با ناباکف فصلنامه فرهنگی ادبی هنری سمرقند سال اول شماره سوم و چهارم. پاییز و زمستان ۱۳۸۲ را تهیه کنید. می توانید به سایت سمرقتد مراجعه کنید شاید این شماره روی سایت باشد. از کتاب های ناباکف که به فارسی ترجمه شده دعوت به مراسم گردن زنی- دفاع لوِژین - خنده در تاریکی - همینطور درسی هایی درباره ادبیات روس جلد اول که خیلی وقت پیش ترجمه شده اما باید در انتشارات نیلوفر موجود باشه را توصیه می کنم.
موفق باشید