نبش

این نوشتار نه دغدغه مخاطب دارد نه نگرانی کسب هویت متنی ادبی! بی ادعا زاده شده تا تنها زندگی کند و درک شود!درست مثل دن کیشوت!

نبش

این نوشتار نه دغدغه مخاطب دارد نه نگرانی کسب هویت متنی ادبی! بی ادعا زاده شده تا تنها زندگی کند و درک شود!درست مثل دن کیشوت!

بدرقه

 

 

« برای او که زندگیش رنج بود ، رنجش زندگی ... مادرم » 

 

 

کاش یادم نرود سیر نگاهت کنم قبل از اینکه چشمانت برای آخرین بار پشت در بدرقه ام کنند ! سوگوارم کنند !  

 

 

* روی این فاز نمی تونم ادامه بدم چون با متغیر و محرک لذت تعریفش کردم .. ولی احساس می کنم خط ها و صفحه ها حرف می خوام بزنم ازش ... چرا اینقدر زود به پیشواز رفتم ؟ مدتهاست که با اصل رعایت فاصله ی دیداری، خودم رو از تکرار و روزمره گی یکنواخت کننده و بی حس کننده ی روند زندگی بیرون کشیدم و هربار به تازگی بار اول واقعیت ها رو لمس می کنم .. چندین شبه که به طور غیر معمولی دقیقه ها بهش خیره می مونم و امشب ازش خواستم بعد از ۲۷ سال خاطراتش از من و کودکیم رو برام تعریف کنه .. به حجم خالی لذت و شادی در حفره های آشنای امن چشمانش خیره مونده بودم و یاد خاطره ی دوران پیش دبستانیم افتادم که چطور با دلهره همراه مازیار بعد از اولین روز مهد کودک توی حیاط مدرسه رودکی می دویدیم و به صورتهای قاب شده در کادر همیشه سیاه چادرشون زل می زدیم تا اون نگاه آشنای امنیت بخش رو پیدا کنیم ! اون موقع گریه نکردیم ولی الان که یاد سئوالمون از مردم می افتم گریه ام می گیره هر چند همه به ترس و حس نا امنی دم افزون مون ( که تنها مفهوم به خاطر مانده ام از کودکیم شاید باشد!!) خندیدند ! می پرسیدیم : یه خانم چادری رو ندیدین ؟!! 

بوی آشنای چادرت رو زمانی که پیدات کردم و چادرت رو چنگ زدم و بغلت کردم رو هیچ گاه فراموش نمی کنم مادر ... بویی که بعدها وقتی نبودی و طی اتفاقات تلخ مرسوم کودکیمون از دست رفته می پنداشتمت در روسری هایت جستجو می کردم و چه عمیق و ممتد به درون می کشیدم ... کاش یادم نرود مادر که یک روز را در این بیشتر از ۶۰ سال برایت خاطره کنم .. یک روز را برایت تنها شادی و خنده ی بی دغدغه کنم ... کاش بتوانم ...

نظرات 7 + ارسال نظر
تکتم 1387,11,09 ساعت 10:53 ب.ظ

آن روز که به من گفتی وقتی مادر بشوی دیگر نمی توانی هیچ وقت راحت بخوابی... آرزو کردم کاش بتوانم روزی مجابت کنم که من زمین خوردن هایم را هم دوست دارم...که من قربانی هیچ رابطه ای نیستم...که من حماقت هایم را تنها راه چاره ای برای رهایی از این تکرار کسالت بار زندگی می بینم...کاش می توانستم مجابت کنم که حتی در عمق اشک هایم لذت بودن را دارم...آن وقت دوباره می توانستی راحت بخوابی...

ع 1387,11,10 ساعت 12:29 ق.ظ http://www.wxyz.blogsky.com

خداوند روح ایشان را قرین رحمت کند...آه نمی دانی چقدر مرا به فکر فرو بردی.مادر.دوست دارم دوست دارم قد تموم آدما قد تموم عاشقا...دل بردی و پنهون شدی از من چرا ای بی وفا...این آهنگو از فریدون گوش بده ..تسکینه...
http://dl.irhits.org/full_albums/Fereydoun/Fereydoun_-_Remix_MP3_128/06%20Dooset%20Daram_irhits.com_irhits.org_irhits.eu.mp3

ع 1387,11,10 ساعت 12:35 ق.ظ

البته همینجا از خدا می خواهم خداوند روح مادر مرا هم قرین رحمت کند تا زنده هست و برای شما هم با همین رحمت بماند .انشاا... 100 سال سالم و سر حال در کنار شما یاشند.جاوید مادر

یک دوست 1387,11,11 ساعت 11:21 ق.ظ

متنت رو با اشک خوندم! چون الان در شرایطی هستم که مادرم.... اولین آرزوم اینه که تا زنده ام مادرم سالم پیشم باشه

لاله 1387,11,13 ساعت 02:38 ب.ظ

چادرش را گرفتم و کشیده شدم من دنبالش
او دنبال من
وهمچنان تا همیشه به دنبال هم

خوبی ؟ اگه رفتی به خ علامه به چشمه کیله به جاده دوهزار
به همه محله ها برسان سلام من را
من شهسوار را ول کرده ام
شاید هم شهسوار مرا


پرویز 1387,11,13 ساعت 04:24 ب.ظ

تمام زنهای چادری وقت کودکیم برام هیولا بودن
بارها زیر دست پاشون داشتم له می شدم
همیشه فکر می کردم اینا کجا رو نگاه می کنن که منو نمی بینن
برای فرار از این وحشت میدونی امن ترین جا برام کجا بود؟
زیر چادر مادرم

ققنوس 1387,11,15 ساعت 01:26 ب.ظ http://www.pomegranate.blogfa.com

نمی دونم .
شاید هم درست می گی اما اینو به عنوان یه نظر موضوعی قابل بحث می بینم.
بعضی واژه ها روح دارن. و به آسونی به آدم پیوند می خورن و باهات ارتباط برقرار می کنن اون وقته که احساس می کنی چقدر دوسشون داری . مثل همین افسانه ها که گاهی در عین سادگی و یا حتی بچگونه بودنشون آدمو مجذوب خودشون می کنن و انگاری یه دفعه یقه تو می گیرن و می کشووننت تو دنیای خودشون و اون موقعست که می بینی عاشق همین مفاهیم انتزاعی افسانه ای شدی .
شاید قسمتی از روح ما رو همین افسانه ها ساخته باشه دوست من ...کاملا غیر ارادی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد